موزیک خوان Music Reader
گفت وگوی اختصاصی موزیك خوان با عبدالجبار كاكائی

اگر می توانید به زبان بومی شعر بگویید، دریغ نكنید

اگر می توانید به زبان بومی شعر بگویید، دریغ نكنید

عبدالجبار كاكائی در گفت وگوی خود با ایرنا مدام بر اهمیت زبان های بومی و نقشی كه در حفظ فرهنگ بومی دارند،  تاكید می كند و آنها را «زبان های خاموش» امروز می داند.


با این شاعر برجسته کشورمان، دقایقی قبل از شروع اولین جلسه کارگاه «شعر و ترانه» در معاونت فرهنگی - اجتماعی سازمان منطقه آزاد کیش به گفتگو نشستیم.
نظر شما در ارتباط با شعر جنوب چیست و عنصر متمایز کننده آنرا چه می دانید؟
منظور ما از جنوب مجموعه استان هرمزگان، بوشهر و طبیعتا سیستان و بلوچستان که در این میان در استان هرمزگان و بوشهر بیشتر شاهد تولید آثار ادبی به زبان فارسی هستیم. تصور می کنم که ما اگر واقعیتی مثل شعر خراسان و شعر شمال و شعر گیلان و شمال غرب ایران داشته باشیم می توان از منظقه هرمزگان بعنوان یک هویت مستقل ادبی یاد کرد.
البته امروزه سبک ها بیشتر اختصاصی است و گروه ها هستند که با بافت و ساختار ویژه زبان خود، هویت شعر خویش را شکل می دهند. بخصوص اینکه گسترش رسانه ها شامل رادیو و تلویزیون و مطبوعات و به غیر از آن مولتی مدیا و فضای مجازی سبب گشته است که تشخیص هویت مناطق از راه آثارشان قدری دشوارتر شود. یعنی علائم کلی تولید آثار قدری شبیه به هم هستند؛ مثلاً ما اگر غزل مدرن را در گیلان جست وجو نماییم همان نشانه ها را در شعر هرمزگان و خراسان و لرستان و غرب کشور هم می توان دید. با این وجود می توانیم از هرمزگان بعنوان یکی از کانون های پر تپش و پر سر و صدای شعر معاصر یاد نماییم که به غیر از بوشهر، منطقه ای است که هم شاعران خوبی درگذشته داشته و هم دارای فعالیتهای شعری خوبی بوده است وتا آنجا که یادم است مرکز همایش های شعر جوان در هرمزگان برگزار شده بود؛ البته نه به علت فعالیت مدیران فرهنگی اش بلکه به علت فعال بودن این منطقه و رشد تولیدات ادبی اش. بسیاری از دوستان ما هم سال ها در این منطقه زندگی کرده اند؛ مثل جناب بهمنی که از راه ایشان با شعر و شاعری جزایر بیشتر آشنا هستیم.
در این سال های اخیر مجموعه های مستقل که جدا از پیوستگی به نهادها و یا مناطق آزاد در جزیره کیش جلسه می سازند در کتابفروشی ها و اماکن فرهنگی گرد هم می آیند که با من هم ارتباط تنگاتنگی دارند و من هم در معرفی میهمان ها و حضور در برنامه های خود از راه فضای مجازی و گفتگوهای تلفنی و ارسال نوشتار با این ها همکاری می کنم. این هسته قوی مدتی است رویداد های ادبی ایران را جز به جز با مبحث دوره ادبیات مدرنیسم دنبال می کنند و هر برنامه آنها به چند شخصیت، اختصاص دارد.آدم های بسیار موجه و محترمی که دعوت این گروه مستقل ادبی را می پذیرند و انگیزه خود من هم از آمدن به اینجا ارتباط با این دوستان بود که به شکل جدی درحوزه شعرفعال هستند.
از طرفی باید اشاره نمود که خاصیت جزیره کیش این است که فرصت مغتنمی بوجود می آورد برای کسانی که سروصدا و هیاهو و شلوغی شهرهای بزرگ خویش را رها کرده و به دنبال محیط آرام ومناسب اند تا بتوانند ایده ها و خلاقیت خویش را بروز دهند.
به نظر شما شاعر در وهله اول باید نسبت به محیط پیرامون خودش تعهد داشته باشد؟
من بعنوان یک پیشنهاد و نظر می گویم که هر منطقه به گویش های محلی و بومی خودش باید بیشتر توجه کند. به این دلیل که گاهی اوقات از منظر همین گویش های بومی است که می توان فرهنگ بومی را حفظ کرد. من خودم کرد هستم. در منطقه کرمانشاهان و ایلام چند قطعه شعر به زبان کردی گفتم که نفوذ خوبی در دل مردم این منطقه پیدا کرد. من حدود ۲۰ بیت سرودم. وقتی بر دل مردم نشست هرکس یک بیت به آن اضافه کرد و حدودا ۱۰۰ بیت شد. این خاستگاه عمیق بومی و اقلیمی که زبان بومی دارد سبب می شود که من سفارش کنم هر کسی که می تواند در کنار زبان معیار و رسمی، به زبان بومی هم شعر بگوید، هرگزدریغ نکند.
از آن جایی که شما خودتان متولد شهرستان هستید و با فضای حاکم در شهرهای کوچک تر بیشتر آشنایید، به نظر شما شاعران این شهرها، بیشتر با چه محدودیت هایی مواجه اند؟
متأسفانه حمایت نکردن از زبان بومی واقعیت تلخی است. من چند سال پیش در کنکره ای که برگزار گردید بخشی را اختصاص دادم به زبان های بومی که اسمش را زبان های خاموش گذاشتم. نوعی کنایه و اعتراض در آن بود که این زبان ها مورد حمایت قرار نمی گیرند و مورد توجه نیستند و بیشتر به زبان رسمی توجه می شود.
از محدودیت های بخش بومی این است که مشکل نوشتاری دارند؛. یعنی جایی که بشود رسم الخط معیاری برای نگارش زبان بومی طراحی کرد وجود ندارد. حتی در همین شعر جدی هم مشکل رسم الخط داریم. هر کس به شیوه خودش می نویسد یکی به حروف توجه می کند و دیگری به حرکات. داشتن رسم الخط واحد سبب می شود زبان های بومی ما بتوانند گفتار را به نوشتار تبدیل و به شکل اثری مکتوب منتشر کنند. باید گفت حالا که امکانات بهتر شده است و امکان انتشار فایل های صوتی به زبان بومی و محلی وجود دارد، نمی توان بهانه ای آورد. اینجاست که علاقه خود افراد را طلب می کند و حمایت مراکزی مانند مرکز فرهنگی و هنری منطقه آزاد یا فرهنگسراها.
درمنطقه ما یعنی ایلام زبان های بومی اصالت بیشتری دارند و همینطور در مناطقی مانند جنوب شیراز در ناحیه لار زبان اچمی طرفداران بسیاری دارد، یا در بندر با عنایت به دوستان بندری که دارم، می دانم زبان بومی از استقبال خوبی برخوردار می باشد. هم چنین لرستان، همدان و مشهد زبان بومی قابل توجه ای اند؛ به خصوص مشهد که بیشتر از همه درآن گویش های بومی رواج دارد وبسیار راحت ترانه سرایی می کنند. در منطقه ایلام و کرمانشاهان ما شاعران متشخص زبان بومی داریم مانند شاعر بزرگ مرحوم حشمت منصوری که جز شاخصهای شعر کردی محلی و جز افتخارات استان بود و درگذشت او توجه همه را به خود جلب کرد. این بزرگان به حوزه ادبیات بومی توجه کردند و از آنها فایل های صوتی هم انتشار یافته است. اما خیلی بها داده نمی گردد.
خود شما چه تلاش هایی در ارتباط با این مسئله مهم حفظ زبان های بومی انجام داده اید؟
دردنیا ملت ها به آداب و رسوم توجه بسیاری می کنند و این چنین اتفاقاتی در کشورما هم یک اجبار به حساب می آید. من هم تا جایی که مسئولیت داشته باشم عمل می کنم. بعنوان نمونه در یک جشنواره کشوری، بخشی به نام «زبان های خاموش» را اضافه کردم و به برخی از شاعران بومی هدایایی تقدیم شد.
من تا آنجا که در توانم بوده خودم آثاری را با مبحث زبان های بومی سرودم و قطعاتی را گفته ام که یکی از این قطعات را خانم هانا کامکار بازیگر و خواننده سرشناس با آهنگسازی جناب خلعتبری خواند که بسیار بین کردهای داخل و خارج ایران معروف شد. هم چنین اخیرا قطعه ای به زبان کردهای لبنانی به ایشان داده ام؛ برای همدردی و همدلی با حادثه انفجار بیروت.
با توجه به گسترش روز افزون فضای مجازی، به نظر شما این فضا تا چه اندازه در پیشبرد شعر و شاعری موثر بوده است؟
فضای مجازی وضعیت ادبیات را خیلی تحت الشعاع قرارداد و ازحالت پیشین به شرایط جدید منتقل کرد. در واقع می توانم بگویم ویترین ادبیات را عوض کرده است. یعنی چهره هایی که قبل از فضای مجازی ویترین بودند، به شکلی کنار رفتند و چهره هایی دیگر مورد توجه قرار گرفتند. البته امکان دارد عده ای به این مورد انتقادی نگاه کنند. چونکه امکان دسترسی همه به انتشار اثارشان فراهم گشته است. ازطرفی ما تراز جدی برای نقد آثارادبی نداریم و با جامعه فرهیخته ای که اثر خوب را از بد تشخیص دهد، مواجه نیستیم. حالا هم درفضای مجازی می بینید که گاهی آثار سست و پیش پا افتاده به بزرگان ادب فارسی نسبت داده می شود. وقتی قوه شنیداری و دیداری مردم در خواندن آثار بزرگان آموزش حداقلی دیده است، سبب می شود که ویترین شعر ما هم عوض شود؛ یعنی کسانی طرف توجه قرار بگیرند که شعر آنها به شکلی به جای اینکه حس زیبایی شناسی مخاطب را تحریک کند حس کنجکاوی او را تحریک می کند.
بنابراین درجامعه ما که آموزش ها کم و ناچیز است، چهره هایی در فضای مجازی تبدیل به عناصر درجه یک ادبی می شوند که کم تر مورد توجه هستند. البته رفته رفته پایگاه ادبی شکل گرفت و نقد در فضای مجازی جدی تر شد. به نحوی که اگر اثری به غلط به کسی منسوب شود، به سرعت کمپین می سازند تا جلوی چنین اتفاقاتی گرفته شود.
به طور کلی من تأثیر فضای مجازی در ادبیات را رو به رشد و مثبت می بینم و حداقل می توانم بگویم به فاجعه تبدیل نشده است؛ می توان علت این امر را، واکنش ها و آشنایی بیشتر مردم با فضای مجازی و استفاده از اینترنت برای مطالعه کتاب دانست.
در مورد حضور پررنگ تر ادبیات در سطح شهر، به نظر شما چطور می توان از فضای شهری استفاده بهینه ای کرد؟
یک خصوصیت مهم کیش این است که محل اجتماع اقوام است و حضورگویش های متنوع و رایج درآن سبب می شود بتوانیم از آن بعنوان ایران کوچک یاد نماییم و طبیعتاً ایجاب می کند درعناصر هنری و در هنرهای تجسمی و در فعالیتهای فرهنگی- هنری همه این ها مورد توجه قرار گیرد. همانطور که در شرکت نفت فلات قاره هر یک از سکوها به نام شهری و منطقه ای نام گذاری شده من دوست دارم بعنوان ایلامی وقتی به کیش می آیم شاهد یکی از علائم شهرم مثل مفاخر و چهره ها و یا یکی از جلوه های شهرم باشم. مثلاً قلاقیران که یکی از ارتفاعات مشهور از نظر شکل و ترکیب درشهر ماست و من دوست داشتم از این منطقه شاهد نماد هایی درکیش باشم.
شما بعنوان کسی که سراینده اشعار بسیاری برای تیتراژ سریال ها و فیلم ها بوده اید، نظرتان نسبت وضعیت امروز این حوزه چیست؟
تقریباً غالب افراد آشنا با فضای ادبی وآشنا با فضای موسیقی کشور حس خاطره انگیزی نسبت به تیتراژهای تلویزیون دارند بخصوص آثاری که از این طریق بعنوان آثار الگو مطرح می شود؛ چه در زمینه آثار آیینی، نغمات، نوحه ها، مداحی ها و چه در زمینه شعرها و سرودها که متأسفانه حالا بسیار کمتر شاهد چنین آثاری هستیم. بخشی به علت تکبر مدیران کلان تلویزیون و حذف چهره های رسمی هنر ما در سال های گذشته است. چون مدیریت صداوسیما نسبت به مولدان آثار فرهنگی و هنری نگاه غلطی دارد. تصور می کنند که ابزار شهرت هنرمندان می شوند، در حالیکه کاملاً برعکس است و اینان سبب شهرت رسانه می شوند.
متاسفانه شرایط عوض شده اما ذهنیت هنوز در صدا و سیما متروک مانده و محصول آن هم همین مجموعه مرده ای است که چه در فیلم سازی و چه درتولید فرهنگ و هنر و فکر و اندیشه، شاهد آن هستیم. تقریباً می توان گفت صدا و سیما از ضعیف ترین و نازل ترین درجه های هنری برخورداراست و به یک ابزار سیاسی برای پیشبرد عقاید و افکار و اندیشه عده ای تبدیل گشته است. چنان که خیلی از چهره های ادبی حذف شدند؛ درهمان دوران درخشان تیتراژها تا دهه ۸۰ خیلی از چهره های درخشان ادبی حضورداشتند؛ حتی خود من تیتراژ مجموعه هایی مانند دلنوازان، ارمغان تاریکی، شیدایی، را سرودم که این کارها بسیار چشم گیر بود. اما یک دفعه اجبار کردند که این افراد نباشند. چه جرأتی و چه اجازه حقوقی برای حذف آدم ها دارند؟ متأسفانه صدا وسیما در زمینه حذف افراد هیچگاه پاسخگو به هیچ ارگانی نبوده است و برای حذف افراد هم هیچ نامه نگاری و سندی رد و بدل نمی شود؛ جز اقوال گفتاری که قابلیت پیگری قانونی هم نداشته باشد. تهیه کنندگان را تهدید می کنند که چنان چه فلانی در تولید موسیقی یا شعر سهم داشته باشد، کارت مجوز نمی گیرد.
تهیه کنندگان هم معمولا ریسک نمی کنند و قبلش استعلام می کنند. مثلاً از بنده برای حضور در برنامه یکی از مجریان مشهور دعوت به عمل آمد اما بعد که استعلام کرده بودند با حضورم مخالفت شده بود. توقع دارند در موضع گیری ها و در نقد سیاسی و اجتماعی پیرو بخش نامه های سازمان عمل کنی و نگاه مخالف را برنمی تابند. مانند خطیبان بسیار مشهوری که تلویزیون امکان حضور به آنها نمی دهد اما در فضای مجازی طرفداران بسیاری دارند. اما متأسفانه ساعتهای زیادی از تلویزیون به به آدم های مسئله دار و بی سواد و بی ذوق اختصاص داده می شود. البته در مورد این مجموعه که همچون تابوت مرده ای است بیشتر از این نمی توان حرف زد مگر اینکه دستی از غیب بیرون آید و کاری کند تا به روزهای شکوهمند خود باز گردد.
گفت وگو از: مریم مومنی



منبع:

1399/06/27
19:22:02
5.0 / 5
1319
تگهای خبر: آثار , آموزش , اقلیم , اینترنت
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۲ بعلاوه ۱
موزیک خوان