موزیک خوان Music Reader
نگاه مناجات خوان پیشكسوت به مناجات های امروزی

صدایم مردم را به گریه می اندازد بعلاوه فیلم

صدایم مردم را به گریه می اندازد بعلاوه فیلم

به گزارش موزیک خوان مناجات خوانی از دیرباز در ایران رواج داشته است. گفتگو با معبود و راز دل با او گفتن، از طریق های نزدیک شدن انسان به خداوند بود که چون فرهنگی ریشه دار و به شکلی ژرف در میان ایرانی ها رواج داشت. بر مبنای شاهنامه و گفته فردوسی، رسم مناجات سحرگاهی از دیرباز در ایران مرسوم بوده است ولی چندین سال است که به دلیل درگذشت یا بیماری قدمای این حوزه، مناجات خوانی کمرنگ شده است و یا آنچه صورت می گیرد، همانند گذشته نیست.


«صمد حبیبی» از پیشکسوتان نعت خوانی و مناجات خوانی است که زندگی اش با آوازهای فولکلور تالشی گره خورده است. حبیبی که همچون معدود پیشکسوتان باقیمانده مناجات خوانی است، اردیبهشت سال قبل گرفتار عارضه مغزی شد.
به همین جهت تصمیم گرفتیم در شبهای قدر، ضمن احوالپرسی از او، صحبتی کوتاه درباره مناجات خوانی داشته باشیم.
در ابتدا از حبیبی سوال می نماییم که از چه زمانی مناجات خوانی و نعت خوانی را شروع کرده است؟ به ایسنا پاسخ می دهد: در سال ۱۳۲۳ در روستای سیاه بیل رضوانشهر متولد شدم. آواز خواندن به من ارث رسیده است و هیچ گاه برای فراگیری موسیقی نزد استاد خاصی نرفته ام؛ این گونه که پدر و برادرم آواز می خواندند، من هم گوش می سپردم و یاد گرفتم و از زمانی که دانش آموز کلاس چهارم ابتدایی بودم، خواندم.
او ادامه می دهد: دبیرستان که رفتم صدای من در کاست پر شد و بدین ترتیب به گوش دیگران رسید و کم کم به شهرستان هایی چون مشهد، تهران، کرمان و اصفهان دعوت شدم و در جشنواره ها شرکت کردم.
این مناجات خوان باسابقه می گوید که در کودکی پدر و مادرش را از دست داده و توسط خواهر و برادرش بزرگ شده است. به خاطر شرایطی که داشته است، امکان سفر و عرضه کار در نقاط مختلف برای او مهیا نبود. ولی پس از انتهای دوره سربازی به استخدام آموزش و پرورش درآمد و معلم شد و ۳۰ سال در این کسوت خدمت کرد.
حبیبی تصریح می کند: در طول سال ها تالشی، فارسی و نواهای مذهبی خوانده ام و فعالیتم در این حوزه ادامه داشت تا اینکه در بستر بیماری افتادم؛ البته به دلیل بیماری صحبت کردن برایم سخت شده است ولی پزشکم به من گفته که خوب است برای بهبود همچنان به خواندن ادامه دهم.
از او می پرسیم که در مناجات خوانی خود او چه حس و حالی وجود داشته است که در کار جوانترها حس نمی شود؟ می گوید: همیشه کار من عارفانه بود و حتی با وجود همراهی موسیقی هم عاشقانه نبود. بارها پیش آمده بود که از من خواسته بودند در عروسی ها بخوانم ولی هیچ گاه میلی نداشتم و قبول نمی کردم و شاید در مراسم های شادی تنها می گفتم که حاضرم برایشان تبریک بخوانم. مناجات خوانی و نعت خوانی های من در هر کجا که بوده ام غم و سوز داشته است و هر بار که آغاز به خواندن می کردم طرف مقابل آغاز به گریه می کرد. یک مرتبه در مرقد امام (ره) بودم و آغاز به خواندن کردم، یک روحانی در نزدیکی من ایستاده بود که بعد از شنیدن صدایم آغاز به گریه کرد.
در این ویدئو صدای صمد حبیبی را می شنوید:
مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمی نماید.
فایل آنرا از اینجا دانلود کنید: video/mp4

1400/02/15
09:47:04
5.0 / 5
552
تگهای خبر: آموزش , بازی , جشن , جشنواره
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۹ بعلاوه ۳
موزیک خوان