موزیک خوان Music Reader
حراج تهران از نگاه موافقان و مخالفان

چه اشکالی دارد بجای دلار، مجسمه تناولی را بخرند؟

چه اشکالی دارد بجای دلار، مجسمه تناولی را بخرند؟

موزیک خوان: نشست تحلیل و بررسی حراج تهران از منظر اقتصاد و هنر امروز ـ پنجشنبه ـ 30 دی ماه در موسسه فرهنگی ـ هنری ایده اجرا شد.


به گزارش خبرنگار تجسمی ایسنا، این جلسه با حضور پرویز براتی (روزنامه نگار و نویسنده)، سمیه رمضان ماهی(پژوهشگر حوزه هنر)، حافظ روحانی(منتقد و پژوهشگر)، آرش سلطان علی(مدیر گالری و موسسه ایده) و محمود نورایی(روزنامه نگار و منتقد هنری) همراه بود و مطالبی در دفاع و نقد وضعیت حراج آثار هنری در ایران عنوان شد.

آنچه اثر هنری را باارزش می کند نهاد اجتماعی هنر است
پرویز براتی در ابتدای این جلسه با اشاره به این نکته که نشست امروز جهت بررسی حراج تهران از منظر اقتصاد و هنر شکل گرفته، برنامه را با سوالی از رمضان ماهی شروع کرد. او از این منتقد هنری پرسید: «درباره ارتباط نهاد اقتصاد به حراج بگویید. نقش نهاد را در حراج تهران چطور می بینید؟ آیا اصلا چیزی به اسم نهاد داریم؟»

این منتقد هنری در پاسخ به پرسش مطرح شده، اظهار نمود: «امروزه صحبتی که هست درباب نهاد خیلی بحث جدی ای است. تا مدت ها در تاریخ هنر به چیزی به اسم نهاد قائل نبودند و در حقیقت نهاد دیده نمی شد. شیء هنری دارای ارزشی دانسته می شد که در ذاتش وجود دارد. درواقع اثر هنری بواسطه تولید توسط فردی به نام هنرمند دارای یک ارزش در ذات خودش بود که اگر ما نمی دانستیم که هنرمند اثر هنری چه کسی است، اینطور برداشت می کردیم که اثر هنری به ذات دارای یک ارزش است.»

او افزود: «زمان در تاریخ می گذرد و نظریه های مختلفی پیرامون هنر مطرح می شوند. در ورود به قرن بیستم اتفاقی که می افتد این است که ارزش اثر هنری از امر ذاتی با نظریه جورج دیکی به نهاد منتقل می شود. جورج دیکی در نظریه خودش چیزی را به اسم نهاد اجتماعی هنر تعریف می کند. او بر این باور است که آنچه اثر هنری را اثر هنری می کند، در ذات آن وجود ندارد. هزاران تابلو هنری هستند که ممکنست دارای هارمونی باشند اما شما آنرا اثر هنری ندانید. چیزی که اثر هنری را باارزش می کند نهاد اجتماعی هنر است که منظور گالری داران، منتقدین، مجموعه داران و کسانی است که در تخصص حیطه هنری هستند.»
چرا نمی توانیم به آثار هنری فارغ از ارزش اقتصادی نگاه کنیم؟

رمضان ماهی با اشاره به جایگاه قوی نهاد در ارزیابی ارزش اثر هنری افزود: «پیرامون این که آیا می شود نهاد را خرید، آیا می شود بر نهاد تأثیر گذاشت، آیا نهاد دارای یک مافیای عجیب است، می توان بحث کرد. ما امروزه در دنیایی زندگی می نماییم که امر اقتصادی یکی از اجزای لاینفک تمام کارهای ما است. ما بصورت عجیبی با چیزی به اسم ارزش مالی درگیر هستیم. یعنی انسانی که وقت و زمانش را بدون این که بتواند از آن رهاورد مالی داشته باشد، برای ما عجیب است. نکته ای که امروزه ما داریم این است که امر اقتصاد و نهاد قدرت اقتصادی جهان را دارد می گرداند و به تبع در مورد اثر هنری هم وارد می شود. یعنی ما نمی توانیم به آثار هنری فارغ از ارزش اقتصادی نگاه نماییم. اگر چنین امکانی را بخواهیم برای آن ایجاد نماییم، تابلو به روی دیوار خانه ما می رود؛ فقط به جهت اینکه دوستش داریم.»

این منتقد هنری افزود: «ما در قدیم نیز این را داشتیم. اصلا شروع حراج در ایران با چنین مضمونی بود. خاطرم هست زمانی که ما از مجموعه دار کار می خواستیم، می گفتند که من این کار را از خود آرتیست گرفتم و گذاشتمش رو دیوار و حاضر نیستم حتی کسی آنرا ببیند چه برسد به این که بخواهم معاوضه کنم. این یعنی چفت و بست عاطفی با اثر. وقتی می خواهیم جایگاه اثر هنری را با این معیار که اثر هنری به قدری جایگاه والایی دارد که اصلا قابل معاوضه نیست، بسنجیم، باید در تمام مراحل زندگی این نگاه را داشته باشیم که چون در بقیه مراحل زندگی به اقتصاد وابسته هستیم، پس شدنی نیست.»

چرا ارزش گذاری اقتصادی بر روی اثر هنری مذموم می شود؟
براتی در ادامه این جلسه پرسش دیگری را با رمضان ماهی بیان نمود. او از این منتقد هنری پرسید: «چرا ارزش گذاری اقتصادی بر روی اثر هنری مذموم می شود؟ چرا اثر هنری وقتی برایش قیمت تعیین می شود، یک عده به آن واکنش نشان می دهند؟»

رمضان ماهی پاسخ داد: «حراجی هایی مثل کریستیز سابقه آنها به قرن هجدهم بازمی گردد؛ اما حراجی در ایران به سالهای ۱۳۴۵ برمی گردد و امر تازه ای است. نکته ای که وجود دارد، به لحاظ فرهنگی است. ما در فرهنگی زیست می نماییم که هنرمند بصورت ناخوادآگاه و پنهانی واژه عارف را به دنبال خودش می کشد.»

او افزود: «ما دوست داریم که هنرمندان را همیشه به یک چیزی به اسم شهود منتسب کنیم؛ یعنی دیدگاهمان این است که هنرمند به جهت اینکه به آن دریچه بالا وصل شود، باید خیلی خالص باشد. پیش زمینه ای داریم که هنرمند از عالم ماده بریده است. در فرهنگ ما ایرانیان هنرمند بودن شغل نیست. واژه هنرمند از تولیدات جدید ما شمرده می شود. درواقع شغل نمی تواند هنر باشد. شما زمانی که به تاریخ هنر نگاه می کنید، هنرمندان شغلی دارند که محل درآمدشان است و کار هنری هم می کنند. زمانی که پارلمان قدرت آرتیست را حمایت می کند، شکوفایی هنر را داریم. پس درواقع ما هنرمندی که در این خاک بتواند بواسطه خلق اثر هنری زندگی کند و آن زندگی، زندگی باکیفیتی باشد، نداشتیم. بدین سبب ناخودآگاه واکنش نشان می دهیم؛ نسبت به این که چطور یک آرتیست فقط از بده بستان مالی ای که بواسطه خلق اثر هنری می خواهد اتفاق بیافتد، می خواهد زندگی کند.»

این منتقد هنری افزود: «شاید چیزی که می گویم در حال حاضر در سال ۱۴۰۰ برای ما جا افتاده باشد اما ۲۰ سال پیش چنین نبود. وقتی از شما می پرسیدند چه کاره هستید و می گفتید نقاش، از شما می پرسیدند خب؛ حالا شغلت چیست؟»
هنرمند می تواند رهاورد مالی نیز داشته باشد

او با اشاره به این نکته که هنر نه فقط شغل است که می تواند شغل پربازدهی نیز باشد، افزود: «هنرمند می تواند در سطح بالایی تولید نماید و رهاورد مالی نیز داشته باشد و واکنش هم در مقابل آن داریم. به سبب این که آن ذهنیت همچنان وجود دارد. اصولا در فرهنگ ما ایرانیان شغل چیز لذت بخشی نیست. هنر امر لذت است و ما نمی توانیم فکر نماییم فردی بوسیله لذت بردن کسب درآمد کند. نه فقط در جامعه ما بلکه در بیشتر جوامع درحال پیشرفت چنین است.»




واکنش ها نسبت به افزایش قیمت در حراج پانزدهم
محمود نورایی در ادامه این جلسه به سوال براتی درباره افزایش قیمت ها در حراج پانزدهم که واکنش های مثبت و منفی به همراه داشت، پاسخ داد. او با اشاره به این نکته که حراجی ها بعنوان یک نهاد اقتصادی تعریف جدیدی را برای هنر ایجاد کرده اند، پاسخ داد: «وقتی ما به حراج تهران و جهش قیمت ها می رسیم، باید شرایط جامعه خودمان را در نظر بگیریم. امروز جامعه ما یک جامعه سرمایه داری شمرده می شود که حراج تهران آنرا رقم نزده است. حراج تهران یک فعالیت تجاری است که ابعاد هنری اش در جایگاه دوم قرار می گیرد. ما در جامعه ای زندگی نماییم که پول های فراوانی در آن وجود دارد.»
نورایی همین طور افزود: «اینکه این پول ها چطور به دست می آیند، فهمیدنش کار ما نیست که بدانیم چرا بدست می آید. ولی ما می توانیم به جهت اینکه این پول ها در اقتصاد جامعه تأثیر داشته باشند، فعالیت تجاری تعریف نماییم. این فعالیت تجاری امروز با حراج تهران اتفاق افتاده است. ما قبلا خیلی شفاف نمی دانستیم که چه اتفاقی در زیر لایه هنر و گالری ها در حال رخ دادن است. امروز حراج تهران بعنوان یک فعالیت تجاری اتفاقا کاری که دارد انجام می دهد، یک کار درست اقتصادیست که سرمایه ها را به گردش درمی آورد.»
نشست تحلیل و بررسی حراج تهران


منبع:

1400/11/01
19:14:03
5.0 / 5
625
تگهای خبر: آثار , جشن , خرید , فرهنگ
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۵ بعلاوه ۲
موزیک خوان